دیکشنری
داستان آبیدیک
open space
opən spe͡is
فارسی
1
عمومی
::
صحن، فضا، میدان
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPEN QUERY ENGINE
OPEN QUESTION
OPEN SEASON
OPEN SEASON ON
OPEN SECRET
OPEN SESAME
OPEN SHOP AREA
OPEN SHOP SCHEDULING
OPEN SHOT
OPEN SOCIAL ACCESS
OPEN SOCIAL ORDER
OPEN SOCIO POLITICAL ACCESS
OPEN SOME DOORS
OPEN SOURCE
OPEN SOURCE INTELLIGENCE
OPEN SPACE
OPEN STRING
OPEN SUBROUTINE
OPEN SYLLABLE
OPEN SYSTEM INTERCONNECTION
OPEN THE DOOR TO
OPEN TO
OPEN TO CRITICISM
OPEN TO QUESTION
OPEN TO THE PUBLIC
OPEN UP
OPEN UP TO
OPEN VERTICT
OPEN WIRE
OPEN WIRE LINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید